مطالب این كتاب تنها بحث فلسفی مبتنی بر منطق ساده نیست، بلكه روشهای علمی و تجربی است كه با منتهای دقت با دقیقترین تجهیزات پیشرفته مادی، در ظرف سالیان درازی انجام شده تا حقیقت روح و تجلیات آن را پس از مرگ طبیعی محرز و مسلم بدارند. نتیج? مهمی كه من از بحثهای علمی و بررسیهای خود بدست آوردم این است كه انسان روح است نه جسد ، این همان عنوانی است كه آن را برای این كتاب انتخاب كردم ، تا در تحت این عنوان ، آنچه را كه از نتایج ثابت مهم در جستجوی خود در مورد قضایای جاودانگی روح و همچنین مسایلی كه در روشنایی علم جدید مربوط بروح میشود ، بدست آورده ام،برای خوانندگان بیان كنم. بعضی بدون اینكه به متن كتاب توجه كنند به این عنوان اعتراض كرده چنین گفته اند: چرا نمی گویی انسان از روح و بدن تشكیل شده؟ تا به حقیقت نزدیكتر باشد. لكن بنظر من حقیقت این است كه در علم معرفت الروح ، انسان فقط روح است. زیرا جسد خاكی فقط به منزله یك ردای كهنه ای است كه روح بخود پیچیده تا روز معین روز مرگ ضمن اینكه برای حفظ خود از آن استفاده میكند ، آن را هم با خود بهر كجا میخواهد میبرد . آیا سزاوار است ما كسی را كه ردا پوشیده ، ولو اینكه این ردا از بهترین پارچه ها باشد ، بنام ردا بشناسیم؟ بازهم شایسته نیست ما دُر گرانبهایی را بنام آن صندوقی كه محتوی آن دُر است ، بشناسیم و یا پرند? زیبایی را بنام قفسی كه از استخوانهای پوسیده در ست شده ، تا راه آزادی پرنده را موقتاً سد كند ، بشناسیم. بنظر من آنچه كه مقرون به واقعیت میباشد ، این است كه ، انسانی كه ذات ناطق? ما را مجسم میكند ، تنها روح است. اما جسد مادی نشان دهند? نمو ما در طبیعت میباشد ، و تا دم مرگ قالب روح میباشد، رابطه ای با انسان بودن ما ندارد. اگر ما بخواهیم در بیان این مفهوم از مفاهیم ریاضی استفاده كنیم ، باید بگوییم ، روح جسد نیست. بلكه همان چیزی است كه به آدمی شخصیت میدهد. و حقیقت عقل و اخلاق وی را هم تحقق می بخشد